
مالیات بر ارز دیجیتال در ایران: چالشها و ابهامات پیش روی کاربران در صورت تصویب قوانین جدید
رشد روزافزون استفاده از ارزهای دیجیتال در ایران، این حوزه نوظهور را به گزینهای جذاب برای سرمایهگذاری و حتی ابزاری کارآمد برای انتقال ارزش تبدیل کرده است. با این حال، همزمان با گسترش این بازار، زمزمهها و بحثهایی پیرامون قانونگذاری و احتمال وضع مالیات بر عایدی سرمایه حاصل از ارزهای دیجیتال در آینده نیز قوت گرفته است.
این موضوع برای کاربران ایرانی از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که میتواند ریسکهای مالی جدیدی ایجاد کرده و نیازمند آمادگی و درک پیچیدگیهای احتمالی قوانین آتی باشد. هدف این مقاله، بررسی دقیق چالشها، مشکلات و ابهامات کلیدی است که فعالان ایرانی حوزه کریپتو در صورت تصویب و اجرای چنین قوانینی با آنها مواجه خواهند شد، با تاکید ویژه بر جنبههای مبهم و کمتر پرداخته شده. لازم به ذکر است که این تحلیل بر اساس اطلاعات موجود و احتمالات مطرح شده تا کنون تدوین گردیده و قوانین قطعی و نهایی هنوز توسط مراجع ذیصلاح تصویب و ابلاغ نشدهاند.
ابهامات قانونی و عدم شفافیت
یکی از بزرگترین چالشهای پیش رو، فقدان قوانین مدون و مشخص فعلی در خصوص مالیات بر ارزهای دیجیتال در ایران است. این وضعیت، سردرگمی قابل توجهی را برای کاربران ایجاد کرده و فضای فعالیت را با عدم قطعیت همراه ساخته است. گرچه برخی تلاش دارند تا قوانین عمومی مالیاتی، مانند مالیات بر درآمد اتفاقی، را به سود حاصل از کریپتو تعمیم دهند، اما این تعمیم با چالشهای حقوقی و تفسیری جدی مواجه است و نمیتواند پاسخگوی پیچیدگیهای ذاتی این بازار نوظهور باشد.
علاوه بر این، ریسک تغییرات احتمالی و حتی ناگهانی در قوانین، نگرانی دیگری برای فعالان این حوزه است. این امکان وجود دارد که قوانینی با قابلیت عطف به ماسبق تصویب شوند یا بدون اطلاعرسانی کافی و ایجاد فرصت لازم برای تطبیق کاربران، به مرحله اجرا درآیند که این امر میتواند تبعات مالی پیشبینی نشدهای را به همراه داشته باشد. همچنین، تعریف دقیق “عایدی سرمایه” در دنیای متنوع کریپتو خود یک ابهام بزرگ است؛ آیا این تعریف صرفاً سود حاصل از خرید و فروش را در بر میگیرد یا شامل درآمدهای حاصل از استیکینگ، ماینینگ، سود وامدهی در پلتفرمهای دیفای، و حتی ارزشگذاری NFT ها نیز خواهد شد؟ تفکیک و شفافسازی این موارد برای یک نظام مالیاتی کارآمد و عادلانه ضروری است.
چالشهای عملیاتی در محاسبه و گزارشدهی مالیات
فراتر از ابهامات قانونی، کاربران با چالشهای عملیاتی قابل توجهی در مسیر محاسبه و گزارشدهی مالیات احتمالی مواجه خواهند بود. یکی از اولین و اساسیترین مشکلات، محاسبه دقیق قیمت خرید اولیه یا “Cost Basis” برای هر دارایی دیجیتال است. این موضوع به ویژه برای داراییهایی که مدتها پیش خریداری شدهاند، به صورت ایردراپ یا هدیه دریافت گردیدهاند، یا در چندین مرحله و با قیمتهای متفاوت تهیه شدهاند، بسیار پیچیده خواهد بود.
تبدیل قیمت از ریال به ارزهای خارجی مانند دلار و بالعکس، در زمانهای مختلف و با استفاده از نرخهای متفاوت (نرخ بازار آزاد، نرخ نیما، یا هر نرخ مبنای دیگر)، بر پیچیدگی محاسبه قیمت خرید و فروش میافزاید. همچنین، انتخاب روش محاسبه بهای تمام شده، مانند FIFO (اولین صادره از اولین وارده)، LIFO (آخرین صادره از اولین وارده) یا میانگین موزون، در صورت عدم تعیین یک روش استاندارد از سوی سازمان امور مالیاتی، میتواند منجر به نتایج متفاوتی در میزان مالیات محاسبه شده گردد و سردرگمی ایجاد کند.
ردیابی دقیق تمامی تراکنشها، چالشی دیگر برای فعالان، به خصوص معاملهگران پرکار است. کاربران اغلب از چندین کیف پول سختافزاری، نرمافزاری و حسابهای مختلف در صرافیهای داخلی و خارجی استفاده میکنند که تجمیع و همگامسازی اطلاعات این تراکنشها کاری زمانبر و مستعد خطا است. تراکنشهای بین زنجیرهای (Cross-chain swaps) که شامل انتقال دارایی بین بلاکچینهای مختلف میشوند، لایهای دیگر از پیچیدگی را به این فرآیند اضافه میکنند.
فعالیت در حوزه امور مالی غیرمتمرکز یا DeFi نیز با چالشهای خاص خود در گزارشدهی مالیاتی همراه است. محاسبه دقیق سود و زیان حاصل از مشارکت در استخرهای نقدینگی، دریافت پاداش از طریق ییلد فارمینگ، یا اخذ و اعطای وام در پلتفرمهای دیفای، نیازمند درک عمیق از نحوه عملکرد این پروتکلها و توانایی تفکیک درآمد از بازگشت سرمایه است. کارمزدهای پرداخت شده برای انجام تراکنشها (Gas Fees)، به ویژه در شبکههایی مانند اتریوم، نیز باید به درستی محاسبه و از عایدی مشمول مالیات کسر شوند، که این خود نیازمند ثبت دقیق این هزینهها است.
متاسفانه، در حال حاضر کمبود قابل توجهی در زمینه ابزارها و نرمافزارهای بومیسازی شده برای کمک به کاربران ایرانی در محاسبه و گزارشدهی مالیات ارزهای دیجیتال وجود دارد. این امر بار سنگینی را بر دوش کاربران قرار میدهد تا به صورت دستی یا با استفاده از ابزارهای بینالمللی که ممکن است با شرایط خاص ایران تطابق کامل نداشته باشند، این فرآیند را مدیریت کنند. در نهایت، مشکل اثبات مالکیت داراییها و ارائه تاریخچه مدون و قابل اتکای تراکنشها، در صورت درخواست مستندات از سوی سازمان امور مالیاتی، میتواند به یک چالش جدی برای کاربرانی تبدیل شود که سوابق دقیقی از فعالیتهای خود نگهداری نکردهاند.
چالشهای مربوط به ماهیت غیرمتمرکز و بینالمللی کریپتو

ماهیت ذاتاً غیرمتمرکز و فرامرزی ارزهای دیجیتال، چالشهای منحصر به فردی را برای نظامهای مالیاتی ملی، از جمله ایران، ایجاد میکند. بسیاری از کاربران ایرانی از صرافیهای ارز دیجیتال خارجی برای معاملات خود استفاده میکنند. این امر با مشکلاتی نظیر فرآیندهای پیچیده احراز هویت (KYC)، ریسکهای ناشی از تحریمها و محدودیتهای دسترسی، و مهمتر از همه، دشواری یا حتی عدم امکان ارائه گزارشهای رسمی و مورد تایید از این صرافیها به سازمان امور مالیاتی ایران همراه است. ریسک مسدود شدن داراییها در این پلتفرمها و عدم دسترسی به سوابق تراکنشها نیز بر این چالشها میافزاید.
استفاده گسترده از کیف پولهای شخصی و غیرحضانتی (Non-custodial wallets) که کنترل کامل کلیدهای خصوصی و در نتیجه داراییها را در اختیار خود کاربر قرار میدهد، پرسشهای جدی را در مورد چگونگی رصد و مالیاتستانی از تراکنشهای انجام شده از طریق این کیف پولها توسط نهادهای دولتی مطرح میکند. شناسایی صاحبان این کیف پولها و ارتباط دادن آنها به هویتهای واقعی افراد، بدون همکاری داوطلبانه خود کاربران، بسیار دشوار است.
معاملات همتا به همتا (P2P)، که در آن کاربران مستقیماً و بدون واسطه صرافیهای متمرکز با یکدیگر به تبادل ارز دیجیتال و ریال میپردازند، لایهای دیگر از پیچیدگی را به فرآیند ردیابی مالیاتی اضافه میکند. تعیین طرفین معامله، حجم دقیق مبادلات و قیمت توافقی در این نوع تراکنشها برای اهداف مالیاتی، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار چالشبرانگیز خواهد بود. علاوه بر این، استفاده رایج از شبکههای خصوصی مجازی (VPN) و سایر ابزارهای طراحی شده برای افزایش حریم خصوصی آنلاین، میتواند شناسایی دقیق فعالیتهای کاربران ایرانی در پلتفرمهای بینالمللی را برای نهادهای ناظر دشوارتر سازد.
چالشهای مربوط به انواع خاص داراییها و فعالیتها
علاوه بر چالشهای عمومی، انواع خاصی از داراییها و فعالیتها در اکوسیستم کریپتو، ابهامات مالیاتی بیشتری را به همراه دارند. توکنهای غیرمثلی یا NFT ها، که به سرعت در حال محبوب شدن هستند، نمونه بارزی از این مواردند. نحوه ارزشگذاری دقیق NFT ها، به ویژه آثار هنری دیجیتال یا آیتمهای کلکسیونی که ارزش آنها بسیار سوبژکتیو است، تعیین قیمت خرید اولیه (به خصوص اگر NFT مینت شده یا ایردراپ شده باشد)، و محاسبه سود حاصل از فروش آنها، از جمله سوالات بیپاسخ در حوزه مالیات بر NFT ها هستند.
فعالیتهایی مانند استیکینگ (Staking)، که در آن کاربران با قفل کردن داراییهای خود در یک شبکه بلاکچینی به امنیت آن کمک کرده و پاداش دریافت میکنند، و ییلد فارمینگ (Yield Farming) که شامل تامین نقدینگی برای پروتکلهای دیفای در ازای دریافت توکنهای پاداش است، نیز با ابهامات مالیاتی خاص خود روبرو هستند. سوال اصلی این است که آیا پاداشهای حاصل از این فعالیتها در زمان دریافت مشمول مالیات میشوند یا تنها در زمان فروش نهایی این پاداشها؟ همچنین، ماهیت این درآمدها (آیا درآمد شغلی محسوب میشوند یا عایدی سرمایه؟) نیازمند شفافسازی قانونی است.
ایردراپها (Airdrops)، که در آن توکنهای جدید به صورت رایگان بین دارندگان توکنهای دیگر یا کاربران فعال یک پلتفرم توزیع میشوند، و همچنین توکنهای حاصل از فورکها (Forks) در بلاکچینها (مانند بیتکوین کش که از فورک بیتکوین ایجاد شد)، چالش دیگری در تعیین مبنای هزینه و زمان شناسایی درآمد ایجاد میکنند. آیا ارزش این توکنها در زمان دریافت باید به عنوان درآمد گزارش شود یا ارزش آنها صفر در نظر گرفته شده و تنها در زمان فروش، کل مبلغ فروش به عنوان سود تلقی گردد؟
برای فعالان حوزه استخراج یا ماینینگ ارزهای دیجیتال نیز سوالات متعددی مطرح است. آیا درآمد حاصل از ماینینگ به عنوان درآمد شغلی و حرفهای تلقی خواهد شد و مشمول نرخهای مالیاتی مربوط به مشاغل خواهد بود، یا به عنوان عایدی سرمایه در نظر گرفته میشود؟ همچنین، تعیین هزینههای قابل قبول مالیاتی، مانند هزینه برق مصرفی، استهلاک تجهیزات گرانقیمت ماینینگ، و سایر هزینههای عملیاتی، نیازمند دستورالعملهای شفاف و دقیقی از سوی سازمان امور مالیاتی خواهد بود تا از بروز اختلافات و تفاسیر سلیقهای جلوگیری شود.
پیامدهای احتمالی و نگرانیهای کاربران
تصویب و اجرای قوانین مالیاتی بدون در نظر گرفتن پیچیدگیها و چالشهای ذکر شده، میتواند پیامدهای نامطلوبی برای کاربران و حتی کل اکوسیستم ارز دیجیتال در ایران به همراه داشته باشد. یکی از مهمترین نگرانیها، اعمال جریمههای سنگین در صورت عدم گزارشدهی صحیح، گزارشدهی ناقص، یا کتمان درآمدهای حاصل از فعالیتهای کریپتویی است. این جریمهها میتوانند بار مالی قابل توجهی را به کاربران تحمیل کرده و انگیزه آنها را برای فعالیت شفاف کاهش دهند.
فشار روانی ناشی از عدم قطعیت قوانین و ترس از مواجهه با بدهیهای مالیاتی پیشبینی نشده، میتواند بر تصمیمات سرمایهگذاری کاربران تاثیر منفی بگذارد. این امر ممکن است منجر به خروج سرمایه از پروژههای داخلی، کاهش نوآوری، و یا سوق دادن کاربران به سمت روشهای پرریسکتر برای پنهان کردن فعالیتهایشان شود. همچنین، این احتمال وجود دارد که فرآیندهای گزارشدهی مالیاتی برای ارزهای دیجیتال، به دلیل ماهیت پیچیده این داراییها، بسیار پیچیدهتر و زمانبرتر از فرآیندهای مربوط به سایر داراییهای سنتی مانند سهام یا املاک باشد.
در نهایت، اگر قوانین مالیاتی بسیار سختگیرانه، مبهم، یا غیرمنصفانه باشند، این ریسک وجود دارد که بخشی از فعالیتهای مرتبط با ارزهای دیجیتال به سمت بازارهای غیررسمی و به اصطلاح “زیرزمینی” سوق داده شود. این امر نه تنها دستیابی به اهداف مالیاتی دولت را دشوارتر میکند، بلکه میتواند ریسکهای امنیتی و کلاهبرداری را برای کاربران نیز افزایش دهد و نظارت بر این بخش از اقتصاد را برای نهادهای متولی سختتر نماید.
راهکارهای پیشنهادی برای آمادگی کاربران

حتی پیش از تصویب و ابلاغ قوانین قطعی، کاربران میتوانند اقداماتی را برای آمادگی هرچه بیشتر در مواجهه با الزامات مالیاتی احتمالی آینده انجام دهند. مهمترین اقدام، ثبت دقیق و منظم تمامی تراکنشهای مرتبط با ارزهای دیجیتال است. این اطلاعات باید شامل تاریخ دقیق انجام تراکنش، نوع و مقدار ارز دیجیتال مبادله شده، قیمت خرید و فروش (ترجیحاً هم به ریال و هم به ارز مرجع مانند دلار)، میزان کارمزد پرداخت شده، و آدرسهای کیف پولهای مبدأ و مقصد و همچنین نام صرافیهای مورد استفاده باشد. نگهداری این سوابق به صورت منظم و در یک فایل اکسل یا پایگاه داده شخصی میتواند در آینده بسیار راهگشا باشد.
استفاده از ابزارهای مدیریت پورتفولیو، حتی نسخههای بینالمللی آنها که قابلیت اتصال به صرافیها و کیف پولهای مختلف را دارند، میتواند به ردیابی خودکار تراکنشها و محاسبه سود و زیان کمک شایانی کند. اگرچه این ابزارها ممکن است به طور کامل با شرایط خاص ایران سازگار نباشند، اما میتوانند به عنوان یک نقطه شروع خوب برای تجمیع اطلاعات عمل کنند. علاوه بر این، نگهداری اسکرینشات از تاییدیههای معاملات، رسیدهای واریز و برداشت از صرافیها، و هرگونه مستندات دیگری که بتواند صحت تراکنشهای شما را تایید کند، اقدامی هوشمندانه است.
در صورت امکان، سعی کنید حسابهای بانکی خود را که برای فعالیتهای مرتبط با خرید و فروش ارز دیجیتال استفاده میکنید، از سایر حسابهای شخصی یا تجاری خود جدا نمایید. این کار میتواند فرآیند تفکیک و ردیابی وجوه مرتبط با کریپتو را در آینده سادهتر کند. همچنین، آگاهی از آخرین اخبار و اطلاعیههای رسمی منتشر شده از سوی نهادهای قانونگذار و سازمان امور مالیاتی در خصوص ارزهای دیجیتال، برای درک بهموقع تغییرات و الزامات جدید، ضروری است.
بدیهی است که پس از شفاف شدن و تصویب نهایی قوانین مالیاتی مربوط به ارزهای دیجیتال، پیچیدگیهای محاسبه و گزارشدهی صحیح نیازمند دانش تخصصی خواهد بود. در چنین شرایطی، نیاز به مشاوره با متخصصین مالیاتی و حقوقی که در زمینه ارزهای دیجیتال و قوانین جدید تخصص و تجربه کافی کسب کردهاند، امری حیاتی و اجتنابناپذیر خواهد بود. شما میتوانید برای دریافت راهنمایی و مشاوره تخصصی در این زمینه، در آینده و پس از مشخص شدن چارچوبهای قانونی، از طریق وبسایت “بیتیبو” (Bitibo) و با ارسال پیام از طریق واتساپ که لینک آن در همین صفحه موجود است، با کارشناسان ما در ارتباط باشید. یک مشاوره صحیح میتواند از بروز اشتباهات پرهزینه و جرایم مالیاتی جلوگیری نماید.
جمعبندی
چالشهای مربوط به مالیات احتمالی بر عایدی سرمایه ارزهای دیجیتال در ایران، از ابهامات قانونی و عدم شفافیت در تعاریف گرفته تا مشکلات عملیاتی در محاسبه و گزارشدهی و همچنین ماهیت خاص این داراییها، بسیار گسترده و چندوجهی است. کاربران ایرانی فعال در این حوزه باید از هم اکنون اهمیت این موضوع را درک کرده و با ثبت دقیق و منظم اطلاعات مربوط به تمامی فعالیتهای کریپتویی خود، برای تطبیق با الزامات آینده آماده شوند. این آمادگی نه تنها به انجام تکالیف قانونی کمک میکند، بلکه میتواند از بروز ضرر و زیانهای ناشی از جرایم و محاسبات اشتباه نیز جلوگیری نماید.
امید است که نهادهای قانونگذار در ایران، با در نظر گرفتن پیچیدگیهای این بازار نوظهور و تجربیات سایر کشورها، قوانینی شفاف، عادلانه، کارآمد و اجرایی را تدوین و ابلاغ نمایند. قوانینی که ضمن تامین منافع عمومی و درآمدهای مالیاتی دولت، حقوق کاربران را نیز محترم شمرده و مانع از رشد و نوآوری در این اکوسیستم پویا نشود. تا آن زمان، پیگیری مستمر اخبار، افزایش آگاهی و آمادگی برای تطبیق با شرایط متغیر آینده، بهترین رویکرد برای تمامی فعالان حوزه ارزهای دیجیتال در کشور خواهد بود.
سوالات متداول
آیا در حال حاضر قانون مشخصی برای پرداخت مالیات بر سود حاصل از خرید و فروش ارز دیجیتال در ایران وجود دارد؟
در حال حاضر، یعنی تا زمان نگارش این متن، قانون اختصاصی و مدونی که به طور صریح به مالیات بر عایدی سرمایه حاصل از ارزهای دیجیتال بپردازد، در ایران تصویب و ابلاغ نشده است. با این حال، برخی کارشناسان معتقدند که درآمدهای قابل توجه از این محل ممکن است تحت شمول قوانین کلی مالیات بر درآمد اتفاقی یا سایر عناوین مشابه قرار گیرند، اما این موضوع همچنان با ابهامات تفسیری زیادی همراه است و رویه یکسانی در این خصوص وجود ندارد.
اگر در آینده قوانین مالیاتی برای ارزهای دیجیتال وضع شود، چه نوع اطلاعات و سوابقی از فعالیتهای کریپتویی خود را باید از الان نگهداری کنم؟
بسیار مهم است که از هم اکنون سوابق دقیقی از تمامی تراکنشهای خود را نگهداری کنید. این سوابق باید شامل تاریخ دقیق انجام هر معامله، نوع و نام ارز دیجیتال خریداری یا فروخته شده، مقدار دقیق آن، قیمت خرید و فروش (ترجیحاً هم به ریال و هم به یک ارز مرجع مانند دلار آمریکا)، تمامی کارمزدهای پرداخت شده برای تراکنشها و انتقالات، آدرس کیف پولهای دیجیتال مبدأ و مقصد، و همچنین نام صرافیهایی که از طریق آنها معامله کردهاید، باشد.
آیا در صورت تصویب قوانین مالیاتی، سودی که از نگهداری بلندمدت ارز دیجیتال (HODL کردن) به دست میآید نیز مشمول مالیات خواهد شد؟
این موضوع به طور کامل به نحوه تعریف “عایدی سرمایه” و “زمان تحقق سود” در متن قانون احتمالی بستگی خواهد داشت. به طور معمول در بسیاری از نظامهای مالیاتی، مالیات بر عایدی سرمایه در زمان “تحقق” سود، یعنی در لحظه فروش دارایی و تبدیل آن به پول نقد یا دارایی دیگر، اخذ میشود. بنابراین، صرف نگهداری یک ارز دیجیتال که ارزش آن افزایش یافته، ممکن است تا زمان فروش مشمول مالیات نشود، اما جزئیات دقیق این امر باید در قانون مشخص گردد.
تکلیف تراکنشهایی که در صرافیهای خارجی انجام دادهام یا از طریق کیف پولهای شخصی و غیرحضانتی مدیریت شدهاند، در بحث مالیات چه خواهد بود؟
این یکی از پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین جنبههای مالیات بر ارز دیجیتال است. اصولاً، شهروندان مکلف به گزارش تمامی درآمدهای خود به سازمان امور مالیاتی هستند، صرف نظر از اینکه این درآمدها از چه منبعی یا در چه پلتفرمی کسب شدهاند. با این حال، نحوه راستیآزمایی و ردیابی اینگونه تراکنشها توسط نهادهای مالیاتی با دشواریهای فنی و عملیاتی زیادی همراه است. با وجود این دشواریها، عدم گزارش صحیح و شفاف این درآمدها در صورت الزام قانونی، میتواند منجر به شناسایی در آینده و اعمال جرایم مالیاتی شود.
پس از تصویب و اجرایی شدن قوانین مالیاتی برای ارزهای دیجیتال، در صورت نیاز به راهنمایی و مشاوره تخصصی برای محاسبه و پرداخت مالیات، به چه مرجعی میتوانم مراجعه کنم؟
پس از آنکه قوانین و مقررات مربوط به مالیات بر ارزهای دیجیتال به طور کامل شفاف و نهایی شد، برای محاسبه دقیق مالیات متعلقه و اطمینان از انجام صحیح تکالیف قانونی، بهترین اقدام مراجعه به مشاوران مالیاتی و کارشناسان حقوقی است که در زمینه ارزهای دیجیتال و قوانین مالیاتی جدید دارای تخصص، دانش بهروز و تجربه عملی هستند. شما میتوانید برای دریافت اینگونه خدمات مشاورهای، از طریق وبسایت “بیتیبو” (Bitibo) و با ارسال پیام از طریق واتساپ که لینک آن در همین صفحه برای ارتباط با کارشناسان ما قرار داده شده است، اقدام نمایید. دریافت مشاوره صحیح میتواند از بروز اشتباهات پرهزینه جلوگیری کند.